و بلاخره برف
......
سکوت و آرامش برف رو دوست دارم
سفيدی و لطافتش
نرم باريدن و بارش مداومش
منو ياد خدا می اندازه

بارون و برف حسابی داره می آد معلوم هم نيست کدومش داره می آد اما هوايي شده ها حسابی شمال
مه گرفته جاده ها رو :))

ديشب فيلم مستندی درباره پيدا کردن نبردناو بزرگ بيسمارک توسط دکتر بالارد که قبلا کشتی تايتانيک رو هم پيدا کرده بود رو نشون می داد.
برای لحظه ای به دوران جنگ بزرگ که باعث از بين رفتن بخش بزرگی از تمدن دنيای قبل از جنگ و بوجود اومدن قدرت های جديد شد فکر کردم..... تاريخچه نبردناو بيسمارک رو برای اونهايي که علاقمند هستند می نويسم:

نبردناو بيسمارک (1940-1941) توسط صنايع دريايي آلمان نازی در بندر هامبورگ ساخته شد و يکی از دو کشتی بزرگ جنگی بود که در آن دوران توسط نيروی دريايي آلمان سفارش داده شده بود. نبردناو دوم کشتی جنگی تيرپيتز(1941-1944) بود که قدرت زيادش تا مدتها دولتهای متفق رو می ترسوند و هرگز توسط کشتی هاشون بهش حمله نشد. در عوض با حمله مداوم زيردريايي ها و بمب افکن ها بود که سرانجام غرق شد.
اما بيسمارک پس از به آب انداخته شدن دريای بالتيک رو ترک کرد و در ماه می 1941 به سمت اقيانوس آتلانتيک رفت . در 24 همون ماه با دوکشتی جنگی بزرگ انگليسی هود (1920-1941) و شاهزاده ولز(1941-1941) در شرق آیس لند روبه رو شد. نتيجه اين جنگ برای نيروی دريايي بريتانيای کبير! فاجعه انگيز بود. کشتی جنگی هود که برای دو دهه بزرگترين نبرد ناو درياها بود کاملا منفجر شد و تنها سه نفر از خدمه اون زنده موندن در حاليکه کشتی دوم که تازه به آب انداخته شده بود با تحمل صدمات جدی از صحنه گريخت . اين نبردناو بعدا توسط بمب افکن های ژاپنی در سنگاپور به همراه نبردناو انگليسی ديگری به نام ریپالس هردو غرق شدند و اولين کشتی بزرگی بود که توسط نيروی هوايي از بين رفت.
بعد از اين پيروزی بيسمارک به طرف فرانسه حرکت کرد تا بتونه خودش رو تعمير کنه و به تهديد نيروی دريايي انگلستان ادامه بده اما نيروی هوايي سلطنتی خواب ديگری برای اين غول دريايي ديده بود. طی يک عمليات شناسايي گسترده مسير حرکت اون کشف شد و بعد از کمی با اژدر يک هواپيماي انگليسی که به دماغه عقب کشتی اصابت کرد قدرت مانور خودش رو از دست داد. انگليسی ها متوجه شده بودند که سرعت زياد اين کشتی بلای جان آنها خواهد شد و به همين منظور هر کاری کردند که سرعتش رو بگيرند. با اين صدمه کشتی توانايي اصلی خودش رو از دست داد. در روز 27 ماه می کشتی ها و هواپيماهای انگليسی به نبرد ناو ناتوان شده حمله کرند و حاصل اون غرق کشتی و کشته شدن 110 نفر از 2300 خدمه اون بود.

به اين ترتيب جنگ بزرگ ادامه پيدا کرد. ميليونها نفر کشته شدند و زندگی انسانها بی ارزش در پای قدرت پرستی رهبران جاه طلبشون که قصد آقايي بر تمام دنيا رو داشتند فدا شد.....

فيلم حلقه رو نشون می داد. البته نسخه آمريکايي! به نظر من که حتی نصف فيلم ژاپنيش جالب نبود اما در کل از ايده فيلم خوشم اومد. کمتر فيلم ترسناکی می ترسوندم يا يادم می مونه و اين يکی از اونهاست تلفيق ترس انسان از ناشناخته های درونی و چيزهايي که شر هستند در کنار دنيای به روز شده ای که برای خودش درست کرده . اما باز هم اون ناشناخته های سياه هستن که پيروز می شن . حتی اگه ديگه
....معلوم شده باشن

I miss you so much, I lost you and nobody could fill that big hole. I lost you damn, why?
If you were here we could do something after all, there were lots of ways and lots of will but you choose the easiest, you never choose easiest but this time. Damn it.