سفر کردم از خودم
دور شدم ازعشقم از دلبستگی هام
و رفتم .....
میان سرزمین های دور با مردم غریب
به قول سهراب چیزها دیدم من در این خاک زمین
سفر لازم بود تا بفهمم خانه کجاست :) دل کجاست
لازم بود تا ببینم کجا زندگی می کنم دیگران کجا
کم کم می بینم معنی زندگی چیه؟ انتخاب هایی که می کنیم آخرش چی می شه
و آخر چیزها! رو می بینم. مسخره است اما شور و حال زندگی اون موقع است که انتخاب هایی رو می کنی که دلت با اونها ست.
دوستانی پیدا کردم در این شهر های دور، حالا خانه هایی دارم در این شهر ها
پس من ثروتمند تر شدم.
اما بعد از همه این دوری ها برگشتم و شیرین ترین لحظه سفر اون موقع بود. شور و حال زندگی :)
دور شدم ازعشقم از دلبستگی هام
و رفتم .....
میان سرزمین های دور با مردم غریب
به قول سهراب چیزها دیدم من در این خاک زمین
سفر لازم بود تا بفهمم خانه کجاست :) دل کجاست
لازم بود تا ببینم کجا زندگی می کنم دیگران کجا
کم کم می بینم معنی زندگی چیه؟ انتخاب هایی که می کنیم آخرش چی می شه
و آخر چیزها! رو می بینم. مسخره است اما شور و حال زندگی اون موقع است که انتخاب هایی رو می کنی که دلت با اونها ست.
دوستانی پیدا کردم در این شهر های دور، حالا خانه هایی دارم در این شهر ها
پس من ثروتمند تر شدم.
اما بعد از همه این دوری ها برگشتم و شیرین ترین لحظه سفر اون موقع بود. شور و حال زندگی :)
1 نظر:
در چهارشنبه, دی ۰۸, ۱۳۸۹ ۴:۴۶:۰۰ بعدازظهر, حیدر گفت...
سلام
مسفر کوچولو پس چشم ما که به در سیاه شد و تو نیامدی
اینجا هم یه خونه داری
هم توی دل ما و هم .....
بیا ....
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی