بازم برگشتم :)
عطای دک و پز و رياست رو به لقاش دادم. و باز هم همچنان حالی به حولی.
صبح چه بارون خوبی می اومد کلی هوای تميز رو کشيدم تو ريه ها و پر انرژی رفتم سر کار با کلی اميد و نقشه تازه.....خداکنه درست از آب در بياد :))
دماوند از ميون ابرا چقدر خوشگله ها تاحالا ديدين؟

بالاخره کمی فرصت پيدا شد که بتونم بيام اينجا
سال جديد انگاری نمی خواد راحت با من راه بياد :))
اما سال نو شد و روزگاری دگر است....

فعلا تو یه جای جدیدم ....یه شرکت خصوصی با کلی دک و پز. اما فقط همينش خوبه بقيه اش خيلی فرقی با جاهای ديگه نداره.....
گويا همه جا آسمون همين رنگه ....کی دور دور ما می شه پس :))
اما بدبين نگاه نکنم حداقل اول سالی رو با تنوع شروع کردم اين خودش خيلی خوبه چون می دونم الان هر لحظه جای قبلی چه طور می گذره.....شايدم برگردم کی می دونه :)
ااول سالی چندتا مهمون خوب داشتيم اميدوارم بهشون خوش گذشته باشه
برای همگی آرزوی موفقيت و سلامتی می کنم